پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت مشاوره و تحکیم خانواده اصفهان . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 278
نویسنده : رسول خسروی علویجه (نسیم زندگی)

مفاهیم زندگی

images

 

 

* اگر می‌خواهید راحت باشید و کمتر بدوید، اگر می‌خواهید خوشبخت باشید؛ بیشتر بخوانید و مطالعه کنید.

* سعی کنید تا پایان هرکاری، از موفقیت در باره آن با کسی صحبت نکنید.

* برای حضور در جلسات حتی یک دقیقه هم تاخیر نکنید؛ خوش قول باشید.

* در برخی از موارد سکوت تنها پاسخی است که اصلا ضرر ندارد ؛ یاد بگیریم برخی اوقات سکوت کنیم.

* وقتی در جایی مهمان هستید سعی کنید؛ نوشیدنی‌های داخل لیوان و یا فنجان را تا آخر آن ننوشید.

* در اختلاف خانوادگی حتی اگر حق با شماست؛ شجاع باشید. بهتر است شما از همسرتان عذر خواهی کنید.

* نه آنقدر کم بخورید که ضعیف شوید و نه آنقدر زیاد بخورید که مریض شوید.

* بدترین شکل دل تنگی آن است که در میان جمع باشید اما تنها باشید.

* هرگز بدون اطلاع به خانه و یا محل کار کسی وارد نشوید.

* هوشیار باشید، استفاده از مشروبات و نوشیدنی الکلی شما را گرفتار خواهد کرد.

* هیچ وقت وجدان خودتان را گول نزنید؛ زیرا درستی و نادرستی کار شما را به خودتان اعلام می‌کند.

* جای را کثیف نکنید، اگر حوصله تمیز کردن آن را ندارید.

* بخشیدن خطای دیگران بسیار قشنگ است، تجربه کردن آن را به شما پیشنهاد می‌کنم.

* همه جا از همسرتان تعریف و تمجید کنید حتی در جهنم.

* با کارمندان خود مهربان؛ ولی قاطع باشید.

* غرور کسی را نشکنید، چون مثل شیشهٔ شکسته برای شما، خطر آفرین است.

* عمل خلاف را، نه تجربه کنید، نه تکرار.

* تا آنجایی که می‌توانید لبخند بزنید، مطب دکترها را خلوت می‌کند (هرگز مریض نمی‌شوید).

* اگر اشتباه کردید؛ با شجاعت اقرار کنید که اشتباه کرده‌اید.

* هنر نواختن را یاد بگیرید، نواختن موسیقی در هیچ کشوری گدایی نیست.

* هنگام صحبت کردن با دیگران به چشم‌های آن‌ها نگاه کنید تا پیام و کلام شما را درک کنند.

* با دندان خود میخ را نکشید.

* کسی را که به شما امیدوار است نا امید نکنید.

* برای کسی که دوستش دارید در روز تولدش پیام تبریک ارسال کنید.

* در دفتر و منزل خودتان سعی کنید؛ گل‌های زیبا داشته باشید.

* حسابداری و روش‌های آن را حتماً یاد بگیرید.

* عمر مُد کوتاه است نیازی نیست خودتان را درگیر آن کنید.

* به شهروندان عادی بیشتر احترام بگذارد تا کسانی که پست و مقام دارند.

* در روز حداقل پانزده دقیقه برای شناخت خود وقت بگذارد.

* از کسی سؤال خصوصی نپرسد.

* اختلاف خود با دیگران را با گفتگو حل کند.

* مبنای قضاوت در مورد انسان‌ها: ۹۵ درصد باطن و عمل آن‌ها، ۵ درصد، ظاهرشان.

* انتظارات خود را از دیگران به حداقل برساند. با توانایی‌های خود زندگی کند.

* راست‌گویی و درست‌کاری را نه صرفاً یک فضیلت فردی بلکه استوانه آفرینش بداند.

* برای کل جامعه و آینده آن تلاش کنید ؛ نه صرفاً برای گروه و یا اطرافیان خود.

* شما می توانید با عذرخواهی، فضای تنش‌ها را تخفیف دهید.

* بخش مهمی از زندگی خود را برای بجا گذاشتن میراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی کند.

* برای هر انسانی، مستقل از اینکه چه فکری دارد و به کدام گروه تعلق دارد، ارزش انسانی قائل باشید.

* حداقل در دو کار گروهی به طور دائمی شرکت داشته باشید، برای فرونشاندن منت‌های خودتان به درد می خورد.

* شأن و منزلت خود را به مراتب بالاتر از کسانی بداند که پست و مقام و منصب دارند.

چیزی که سرنوشت انسان را می سازد؛

“استعدادهایش” نیست ،

“انتخابهایش” است …


:: موضوعات مرتبط: مشاوره خانواده , خانه امید , ,
:: برچسب‌ها: مهردشت , اصفهان مدرسه , دبستان , دهق , علویجه , آهنگ , اس ام اس , دانلود , عکس ,



نوشته شده در پنج شنبه 16 ارديبهشت 1395
بازدید : 220
نویسنده : رسول خسروی علویجه (نسیم زندگی)



عواقب ازدواج زود هنگام و دیر هنگام
نوشته شده در دو شنبه 8 ارديبهشت 1395
بازدید : 184
نویسنده : رسول خسروی علویجه (نسیم زندگی)



سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمی‌آید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه ‌شود، ازدواج واجب می‌شود. اما در جوامع امروزی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و این شروع بسیاری از مشکلات است.

قرآن کریم بلوغ را سن ازدواج می‌داند و از آن با تعبیر بلوغ نکاح یاد می‌کند. روایات ائمه و تفاسیر مختلف نیز بر همین موضوع صحه می‌گذارند؛ به طوری که شیخ طوسی سن ازدواج را سن توانایی جنسی و رغبت به تاهل می‌داند. یعنی سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمی‌آید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه ‌شود، ازدواج واجب می‌شود. اما در جوامع امروزی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و این شروع بسیاری از مشکلات است.

در عمل هم نزدیک شدن سن ازدواج به مرز دهه سوم زندگی، پیامدهای رفتاری و روانی تلخی برای جامعه امروزی به دنبال دارد. پژوهش‌ها در این باره از رابطه افزایش سن ازدواج و رواج تجرد با مفاسد و آسیب‌های اجتماعی حکایت می‌کنند و جامعه‌شناسان و صاحب‌نظران مکرر در این باره هشدار می‌دهند. چرا که از منظر روان‌شناسی، تجرد طولانی مدت ریشه بسیاری از آسیب‌های فردی و اجتماعی است.

تاخیرهای جبران ناپذیر

خداوند متعال می‌فرماید: «وَ مِن آیاتِه أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکُم أزواجاً لِتَسکُنوا إلَیها وَ جَعَلَ بَینکم مَوَدَّةً وَ رَحمَة» در این آیه سه فایده؛ « لِتَسکُنوا إلَیها(آرامش)»، «مَوَدَّةً (دوستی)» و «رَحمَة (مهربانی)» برای ازدواج بیان می‌کند.

این سه عنصر به بُعد متافیزیکی (روان شناختی) انسان اشاره دارد. دین به ما می‌گوید انگیزه اصلی ازدواج، تأمین نیاز‌های روانی است و بخش دیگری از آن در تأمین نیاز‌های جنسی خلاصه می‌شود. وقتی ازدواج به تأخیر بیفتد، در درجه اول گسترش خلأ‌های عاطفی رخ می‌دهد. وقتی خلأ‌ها، بروز کند، به دنبال آن مشکلاتی چون افسردگی، ناامیدی، ‌اضطراب، تشنجات، خشونت، پرخاشگری، را در پی خواهد داشت.

دومین اثر سوء در تأخیر ازدواج، «توسعه بی‌عفتی‌ها» است. پسر یا دختری‌که ازدواج آن‌ها به تأخیر افتاده‌است قدرت کنترل غرایز جنسی را نخواهد داشت و به ورطه بی‌عفتی خواهند افتاد که در نتیجه، بی‌عفتی چنین افرادی، دامن‌گیر خانواده‌های آنان نیز خواهد شد. خانواده‌ای که زمینه دیرهنگامی ازدواج فرزند خود ‌را به بهانه‌های مختلف همچون؛ «هنوز بچه‌است، فوق لیسانسش را نگرفته و…» فراهم کند، در واقع به بی عفتی او کمک کرده‌است. یک وقت خواهند دید فرزند، فوق لیسانس خود‌ را گرفت، اما فاسد‌الاخلاق شد. یا در این رابطه کارش به مراجع قضایی کشیده‌شد.

سومین مورد از آثار سوء تأخیر ازدواج،‌تأخیر کمالات انسانی است. یکی از آثار ازدواج صحیح و به‌هنگام،‌ کمال‌یابی و کمال‌دهی انسان است. در روایت هم وارد شده‌است که انسان به واسطه ازدواج، نصف دینش کامل می‌شود. وقتی دختر و پسر، ازدواج نمی‌کنند یا دیر ازدواج می‌کنند، خلأ دینی و رشدی پیدا خواهند کرد.

«توقف ارتقاء» از دیگر آثار در تأخیر ازدواج است. یعنی جوانی‌که متدین و مۆمن است با ازدواج می‌تواند حرکت‌های جهشی در مسائل مختلف داشته‌باشد، اما با تأخیر در ازدواج، این ارتقاء یافتن، متوقف می‌شود.

«بی‌اعتنایی والدین نسبت به ازدواج» از دیگر عوامل تأخیر ازدواج است. در گذشته افراد فامیل (دایی، عمو، خاله، عمه) دست به دست همدیگر می‌دادند و زمینه ازدواج پسر یا دختری را فراهم می‌کردند. اما متأسفانه الآن کمتر چنین مواردی پیدا می‌شود

عوامل تاخیر در ازدواج

اولین عامل پیوند دادن برخی مسائل با ازدواج از عوامل مهم تأخیر ازدواج است، مثلا والدین موضوعاتی مثل؛ تحصیل، شغل، سربازی و درآمد را به ازدواج پیوند می‌دهند. در زندگی‌های گذشته، این مسائل در جایگاه خود دارای اهمیت بوده‌است و اگر جوانی مۆمن، متدین و فعال درخواست ازدواج می‌کرد، درخواست او مورد قبول قرار می‌گرفت و به تدریج شغل و درآمد او با همراهی و کمک والدین مهیّا می‌شد.

«بی‌اعتنایی والدین نسبت به ازدواج» از دیگر عوامل تأخیر ازدواج است. در گذشته افراد فامیل (دایی، عمو، خاله، عمه) دست به دست همدیگر می‌دادند و زمینه ازدواج پسر یا دختری را فراهم می‌کردند. اما متأسفانه الآن کمتر چنین مواردی پیدا می‌شود.

اگر در ازدواجی که صورت می‌گیرد هدایای ازدواج، به‌خوبی مدیریت شود، بخشی از هزینه‌های زندگی با این هدایا تأمین می‌شود. متأسفانه در برخی از موارد، مشاهده می‌شود هدایایی داده‌ می‌شود که علاوه بر حمل طاقت‌فرسا، هیچ استفاده‌ای از آن‌ها نمی‌شود و یا حتی این قبیل وسائل را قبلاً زوجین تهیه کرده‌بودند.


:: موضوعات مرتبط: مشاوره خانواده , ازدواح و طلاق , ,
:: برچسب‌ها: ازدواج , عوامل موثر , طلاق , کودک , خانواده علویجه دانستنیها ,



عوارض خوردن آلت تناسلی
نوشته شده در دو شنبه 11 ارديبهشت 1395
بازدید : 1297
نویسنده : رسول خسروی علویجه (نسیم زندگی)

عوارض خوردن آلت تناسلی

پس از بوسه از عوامل موثر در تحریک جنسی طرفین لیسیدن است. لیسیدن اعضای بدن نمایانگر شدت و اوج علاقه جنسی به طرف مقابل می باشد. معمولا زنان بیشتر از مردها به لیسیده شدن علاقمند هستند.


 


:: برچسب‌ها: خوردن الت تناسلی خوردن منی اشتباهت در سکس لذت بیشتر ,



نحوه برخورد افراد خانواده با افراد معتاد ( قسمت اول )
نوشته شده در چهار شنبه 15 ارديبهشت 1395
بازدید : 340
نویسنده : رسول خسروی علویجه (نسیم زندگی)

نحوه برخورد افراد خانواده با افراد معتاد  ( قسمت اول )

آنلاین

مشاوره آنلاین

دکتر مینا اسدی
روانپزشک
 

آنچه برخورد ما را با فردی به طور عام مشخص می کند به سه  عامل  بستگی دارد :

1. نوع رفتار و برخورد و صحبت کردن فرد

2. تجربیات گذشته ما

3. طرزتفکر و اندیشیدن و تصور ما و در  واقع شناخت  ما نسبت به جهان خارج و افراد جامعه و موضوعاتی که در آن جامعه اتفاق می افتد.

وقتی ما با کسی برخورد می کنیم ، رفتار و حرکات ، طرز صحبت و طرز تفکر وی  را (از طریق کلام او) درک می کنیم و آن را با پیش فرض هایی که با توجه به تجربیات گذشته ما در ذهنمان شکل گرفته محک می زنیم و در مورد آن فرد و نوع  رفتار او  قضاوت می کنیم و بر اساس قضاوتی که نسبت به او پیدا می کنیم در ما احساساتی نظیر محبت ، ترس ، خشم یا نفرت بر انگیخته می شود و بر اساس این احساسات از ما رفتارهایی سر می زند، مثلا اگر ما به فردی احساس محبت کنیم سعی می کنیم به او نزدیک شویم یا اگر از او احساس تنفر به ما دست دهد از او دوری می کنیم.

در مورد برخورد با افراد وابسته به مواد هم وضع به همین منوال است. یعنی افرادی که ماده خاصی وابسته هستند یک سری رفتارهای ناهنجار و آزار دهنده از آنها بروز می کند که در وجود ما با توجه به تجربه ها و آموخته های قبلی خودمان احساس هایی را ایجاد می کند و ما نسبت به آنها واکنش نشان می دهیم.

برای روشن شدن این موضوع مثالی می زنم تا تاثیر طرز تفکر و نگرش را روی طرز برخورد ما نشان دهد: یکی از دوستان پزشک افراد معتاد را افرادی بی کار، انگل ، خوشگذران تصور می کند که چیزی برای آنها اهمیت ندارد و هیچ تعهدی به هیچ یک از افراد خانواده ندارد و در نتیجه واکنش او این بود که هر فردی را که احساس می کرد معتاد است از مطب خودش طرد می کرد در حالی که اگر او افراد وابسته به مواد را به عنوان یک بیمار نگاه می کرد وظیفه خود می دانست که تا آنجا که از دستش بر می آید به آنها کمک کند و این مسئله باعث می شد به مشکلات مراجع گوش دهد و در برابر اوا موضع نگیرد یا در مقابلش رفتار پرخاشگرانه  نداشته باشد و به او به عنوان یک مجرم نگاه نکند و صد البته خوشبینی ساده لوحانه در مورد رفتارهای ناهنجار بیمار نداشته باشد.

با این مقدمه می توان به این نتیجه رسید که اگر ما بخواهیم رفتار درستی در مورد افراد وابسته به مواد داشته باشیم باید یک سری پیش فرض و پیش داوری های خود را نسبت به پدیده وابستگی به مواد یا  اعتیاد تغییر دهیم .

ما با توجه به تاثیری که این پدیده یعنی اعتیاد روی جنبه های مختلف زندگی خانوادگی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی ما    می گذارد عادت نکرده ایم به این پدیده به عنوان بیماری نگاه کنیم و سعی می کنیم آن را به صورت یک مسئله حاد نگاه کنیم و برای آن به دنبال یک راه حل آنی بگردیم .

حتی وقتی آنرا به عنوان بیماری قبول  کردیم وبیمار وابسته به مواد را پیش پزشک آوردیم عجله داریم که دکتر نسخه ای بنویسد و داروئی تجویز کند که وابستگی به ماده از سر بیمار ما بیافتد و دیگر سراغ مواد نرود و حال آنکه بیماری وابستگی به مواد بیماری حادی نیست که یک دفعه ایجاد شده باشد که بخواهد یک دفعه بر طرف شود.

این بیماری به تدریج در اثر مسائل مختلفی ایجاد می شود که هر یک از آنها باید به نوبه خود و در طول زمان بررسی و با کمک تیم درمانی و خانواده و جامعه حل شود.

در درمان وابستگی به مواد انتظار  بهبود سریع یک آرزو است و به نظر می رسد تا مدت های دراز هم آرزو بماند. پس اگر کسی از من بپرسد آیا وابستگی به مواد درمان دارد من به او میگویم اگر می خواهی مثل سرماخوردگی  یا حصبه آن را درمان کنیم ، هنوز این درمان پیدا نشده است ولی اگر تعریف درمان را عوض کنی و عجله نداشته باشی درمان آن امکان پذیر است و خیلی ها توانسته اند درمان را تا بهبودی کامل به پایان برسانند به همین خاطر است که در مورد افراد وابسته به مواد ما اصطلاح بازتوانی و بازپروری را به کار می بریم تا اصطلاح درمان را.


:: برچسب‌ها: اعتیادو مشاوره مهردشت , روانشناسی علویجه و دهق , اعتیاد و درمان ,



هاست لینوکس