با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت مشاوره و تحکیم خانواده اصفهان . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
با سلام به وبلاگ خودتون خوش آمدید .اگر انتقاد يا پيشنهاد و نقطه نظري هم داريد خوشحال ميشم بدونم. در ضمن سوالات مطرح شده خودتون را که جواب دادم میتونید برای استفاده بقیه دوستان بگزارید البته برای تائیدش به من اطلاع بدین .با تشکر
انجمن مشاوره و روانشناسی تالار گفتگو
نکات و روشهای کاربردی
نصیحت کردن نوجوانان و کودکان 11 - آبان - 1394 121 ـ پسر 13 ساله ام به هیچ وجه به نصیحت هایم گوش نمی کند. آیا در جایگاه مادر که وظیفه ام تربیت او است، حق ندارم نصیحتش کنم؟ فرزند شما وارد دوره نوجوانی شده است و به جهت حس استقلالی که دارد، به شدت در مقابل نصیحت های والدین به ویژه مادر مقاومت می کند؛ زیرا این پند و اندرزها به طور غیرمستقیم به او پیام می دهد که هنوز بچه است؛ در حالی که او خود را بزرگ می پندارد؛ بنابراین بکوشید به جای تذکرهای پی در پی، از روش الگویی (در همین قسمت پرسش و پاسخ تربیتی با موضوع تربیت دینی آورده شده است) و القای غیرمستقیم استفاده کنید. اگر مجبورید از اندرزهای کلامی بهره ببرید، بکوشید به کمترین مقدار بسنده کنید و شرایط آن (ر.ک: پرسش 123) را از نظر دور ندارید. 122 ـ فرزندانم را چگونه نصیحت کنم تا اثرگذار باشد؟ برای تأثیر بیشتر نصیحت بر فرزندان، از راهکارهای ذیل استفاده کنید: 1. عبرت آموزی: وقتی فرزندان خود را برای اصلاح بدرفتاری شان پند می دهید، از همسالانی بگویید که به جهت رفتار مشابه، دچار مشکل شده اند؛ عاقبت بد آنان عبرت آموز است. 2. یادآوری نعمت ها: نعمت های خدای بزرگ( پدر، مادر، سلامت، امکانات و...) را یادآوری کنید. کودک یا نوجوانی که متوجه نعمت های الاهی باشد، کمتر به سمت خلاف می رود. این شیوه ای قرآنی است. خداوند متعال خطاب به رسول گرامی اش می فرماید: الم یجدک یتیماً فاوی و وجدک عائلاً فاغنی فاما الیتیم فلا تقهر آیا خداوند، تو را یتیمی نیافت و در پناه خود جای داد، و تو را ره گم کرده نیافت و راهنمایی کرد، و تو را فقیر نیافت و توانگر ساخت؟ پس یتیم را میازار. 3. فرض مخالف: هنگام نصیحت، او را متوجه سازید که اگر به بدرفتاری اش ادامه دهد، ممکن است خداوند نعمت ها را از او بگیرد. لو نشاء جعلناه اجاجاً فلولا تشکرون. اگر می خواستیم، آب خوش و گوارا را تلخ می کردیم. چرا سپاس نمی گزارید؟ 123 ـ فرزندانم را چگونه نصیحت کنم تا بر آنان اثر بگذارد؟ اگر می خواهید پندهای شما بر فرزندانتان تأثیر داشته باشد، شرایط ذیل را رعایت کنید: 1. به مقدار ضرورت بسنده کنید. نصیحت پی در پی، سبب لجاجت فرزندان می شود و رفتار ناشایست را در آنان تثبیت می کند. توجه داشته باشید که حتی بزرگسالان نیز پند را به سختی می پذیرند. نصیحت مانند روغن کرچک است که دادنش راحت، ولی خوردنش بسیار ناخوشایند است. 2. خودتان به موعظه هایتان عمل کنید. در روایات آمده است: ان العالم إذا لم یعمل بعلمه زلّت موعظته عن القلوب کما یزلّ المطر عن الصفا اگر دانا به دانش خود عمل نکند، موعظه اش از قلب ها می لغزد؛ همان گونه که قطره آب از روی سنگ فرو می ریزد. 3. برای تأثیر نصیحت، باید بین خود و فرزندانتان رابطه ای قلبی و عاطفی برقرار سازید. دل فرزند به والدینی روی می آورد که با آنان انس داشته باشد. امام علی می فرماید: قلوب الرجال وحشیةٌ فمن تألفها اقبلت علیه. دل های انسان ها وحشی اند؛ پس به کسی روی می آورند که با آن ها انس گیرد. موانع رابطه قلبی، مانند زنگارهای روی آهن است که جلو جذب آهنربا را می گیرد. 4. هنگام پند دادن، خوشرو باشید. ترشرویی، جلو تأثیر پند را می گیرد. 5. از لحنی نرم استفاده کنید و به آرامی تذکر دهید. وقتی خداوند بزرگ، موسی و هارون را به سوی فرعون فرستاد، بدانان فرمود که با او به نرمی سخن بگویند: فقولا له قولاً لیناً. 6. نصیحت های شما به ویژه برای نوجوان باید پنهانی باشد. نوجوان با توجه به ویژگی شخصیت طلبی اش نصیحت شنیدن در جمع را برنمی تابد. 7. در پند و اندرزها، به منفعت و مصلحت فرزند توجه کنید و مصالح خود را در نظر نگیرید. اگر فرزند شما احساس کند نصیحت های شما برای منافع خودتان است، چندان اثری نخواهد داشت. 124 ـ وقتی نوجوان 14 ساله ام را نصیحت می کنم، به شدت مقاومت نشان می دهد. اشکال کار کجا است؟ اگر نصیحت های شما به صورت ذیل باشد، فرزندتان( به ویژه نوجوان) در برابر آن، مقاومت روانی خواهد داشت: 1. همراه با سرزنش: نصیحت های خود را با سرزنش همراه نکنید. جمله هایی مانند« تو کی آدم می شی» هنگام نصیحت، اثر آن را از بین می برد. 2. همراه با دستور: پندهای خود را در قالب امر القا نکنید. جمله هایی چون « بهت دستور می دم که...» اثر بخش نخواهد بود. 3. با القاب زشت: هنگام نصیحت، از القاب زشتی چون شلخته، بی عرضه، چلفتی، چلاق، چُل مَن و... بپرهیزید. 4. با تهدید: نصیحت همراه با تهدید، نوجوان را به مقاومت روانی و لجاجت می کشاند؛ پس او را با جمله هایی چون « اگه یک بار دیگه...» تهدید نکنید. 5. با هشدار: برخی والدین گمان می کنند که اگر پندهای خود را با هشدارهایی چون « بدبخت می شی؛ بیچاره می شی؛ به گدایی می افتی و...» همراه کنند، اثر بیشتری خواهد داشت؛ حال آن که چنین نیست؛ بلکه ممکن است، بیچارگی و بدبختی را به فرزند خود تلقین کنند. 6. با تحریک شدید عواطف: گاهی والدین( به ویژه مادر)، هنگام نصیحت فرزند خود، عاطفه او را بیش از حد تحریک می کنند که به جریحه دار کردن عاطفه، بیشتر شباهت دارد. تحریک عاطفه و احساس فرزند، شیوه ای خوب برای تربیت فرزند است(ر.ک: پرسش 52)؛ اما اگر با جمله هایی چون « با این کارت منو روونه قبرستون می کنی» همراه شود، افزون بر فشارهای روحی بر او، اثر خود را نیز از دست خواهد داد. 7. با طعنه و تمسخر: هنگام پند دادن به فرزند خود، به او طعنه نزنید و مسخره اش نکنید:« در سلیقه رو دست نداری!» 8. با نقش دادن: هنگام نصیحت فرزند، هرگز به او نقش های منفی( تو مایه ننگ خانواده ما هستی) ندهید؛ زیرا به جهت اثر تلقینی آن، ممکن است باور کند. 9. به شکل سخنرانی: گاهی والدین( به ویژه پدر) هنگام نصیحت فرزند خود، بیست دقیقه سخنرانی می کنند و جالب آن که در پایان سخنرانی می گویند: من گنگ خواب دیده و عالَم تمام کَر من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش اگر می خواهید فرزندتان در برابر پندهای شما مقاومت کمتری داشته باشد، افزون بر رعایت شرایط نصیحت (ر.ک: پرسش 123) از جمله های کوتاه استفاده کنید. بیایید از اولیای الاهی و امامان معصوم : درس بگیریم که با سخنان کوتاه خود ( کلمات قصار)، آثار شگرفی بر مخاطبان خود می گذاشتند. فضیل عیاض و بشر حافی را جمله هایی کوتاه دگرگون ساخت. 125 ـ نوجوان 15 ساله ام اصلاً انتقاد پذیر نیست و در برابر کوچک ترین انتقادها اشک می ریزد. برای مواجهه با این مشکل چه کنم؟ انتقاد پذیری، سخت، و در دوران بلوغ به جهت التهاب های این دوران و زودرنجی نوجوان، سخت تر است؛ به همین جهت با کوچک ترین انتقاد شما، در چشمانش اشک جمع می شود و بغض گلویش را می فشرد؛ پس بکوشید به جای انتقاد، بیشتر از تربیت خاموش، یعنی سکوت و نگاه (ر.ک: پرسش 127). استفاده کنید. سکوت شما در برابر بدرفتاری او که نشان دهنده کرامت شما است، سبب سازندگی نوجوانتان خواهد شد. در صورت امکان، از شیوه « به در بگو، دیوار بشنود»، استفاده کنید تا از مقاومت روانی او کاسته شود. اگر گاهی مجبور می شوید به طور مستقیم اشکالات او را بگویید، نکات ذیل را رعایت کنید: 1. به کمترین مقدار بسنده کنید؛ چرا که امام علی (علیه السلام) فرمود: الافراط فی الملامة یشبُ نار اللجاجة زیاده روی در سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور می سازد. 2. پیش از انتقاد، از او اجازه بگیرید. در صورتی که اجازه دهد، مقاومت روانی اش از بین خواهد رفت و سخن شما را می پذیرد و اگر اجازه ندهد، خود درباره رفتارهایش تفکر می کند و متوجه اشتباهش خواهد شد. 3. ابتدا نقاط مثبت او را بگویید. 4. به جای پیام « تو»، از پیام « من» استفاده کنید. در پیام « تو»( تو بی نظمی)، اشکال را متوجه فرزند می کنید؛ اما در پیام « من» ( وقتی می بینم لباس هایت را می ریزی، ناراحت می شوم) احساس خودتان را بیان می کنید که تأثیر افزون تری دارد. 5. از « رفتار» فرزندتان انتقاد کنید و « خودش» را به باد انتقاد نگیرید. 127 ـ پسر 10 ساله ام در برابر تذکرهای کلامی من و پدرش بسیار مقاومت می کند. آیا راهی دیگر برای اصلاح او وجود دارد؟ می توانید از روش تربیت خاموش استفاده کنید. تربیت خاموش، دو شکل دارد: استفاده از سکوت و استفاده از نگاه. وقتی فرزندتان رفتار نابهنجاری از خود بروز می دهد، با اظهار ناخشنودی در چهره، سکوت کنید. سکوت شما سبب تأمل فرزند و سازندگی او می شود. امام علی فرمود: رُبّ سکوتٍ ابلغُ من کلامٍ چه بسا سکوتی که از سخن، رساتر است. گاهی سخن بر زبان جاری نمی شود؛ اما سکوت شما با فرزند حرف می زند. پرمود بترا ( Permuda Betra)، روان شناس غربی می گوید: حرف هایی که بر زبان جاری نمی شوند، از سخنانی که بر زبان جاری می شوند، مهم ترند. شکل دیگر تربیت خاموش، استفاده از نگاه است. نگاه انسان، دنیایی حرف دارد. گاهی یک نگاه پرمعنا، سرنوشت تاریخ را دگرگون ساخته است. معلم عمر بن عبد العزیز، هنگام عبور از کوچه، با شنیدن سخنان ناشایست وی درباره امام علی 7 نگاهی از روی ناخشنودی کرد و گذشت و همین نگاه سبب شد تا عمر پس از رسیدن به حکومت، دشنام دادن به امام علی 7 را ممنوع کند. با نگاه می توان تقاضا، اعتراض یا تهدید خود را به فرزند منتقل کرد. استفاده از این روش برای فرزند شما که در برابر سخنانتان مقاومت شدیدی دارد، مناسب است. 120- برای تربیت کودک 5 ساله ام، دائم او را نصیحت می کنم. آیا این روش درست است؟ نصیحت و موعظه، یکی از روش های تربیت است؛ اما باید از آن حساب شده و سنجیده استفاده شود. پند دادن، نزد اولیای الاهی جایگاه ویژه ای دارد. رسول خدا می فرماید: إن الدین النصیحة همانا دین، پند دادن است. شما می توانید کودک 5 ساله خود را نصیحت کنید؛ زیرا کودکان تا این سن، کمتر در مقابل پند و اندرزهای کلامی والدین مقاومت نشان می دهند؛ اما زیاده روی نکنید. نصیحت فراوان اثرش را از دست می دهد. بهتر است برای نصیحت کودکان، از موقعیت های عاطفی. استفاده کنید. در این موقعیت ها که فرزند به والدین خود اظهار محبت می کند، مقاومتش در برابر پندها بسیار کم خواهد شد.
راهکارهای آموزش زبان دوم به کودکان هرچه كودك زودتر با زبان دوم آشنا شود، شانس بیشتری برای دستیابی به مهارتهای كسب زبان دوم خواهد داشت. بررسیها نشان داده است اگر كودك در سن زبانآموزی یعنی قبل از 7 تا 8 سالگی زبان دوم را بیاموزد، مهارت بهتری در تكلم زبان دوم و لهجه خواهد داشت. آموزش زبان انگلیسی به کودکان همین که کودک به دنیا میآید، برخی پدر و مادرها برنامه آموزش زبان را پیش از هر چیزی در اولویت آموزشهایش قرار میدهند. آنها بدون آگاهی از سن مناسب شروع آموزش زبان دوم کودک را خیلی زود در برنامه آموزشی زبان قرار میدهند و حتی قبل از آنکه کودک بتواند زبان اول یا زبان مادری خود را خوب صحبت کند با زبان دیگری آشنا میشود.......
سخنان خوب باید در زیباترین جملات طراحی و تدوین شوند، تا مورد توجه و تأمل مخاطبان واقع شود. به عبارتی ساده تر قالب کلام می بایست با قیمت کلام هم سان باشد. خوب سخن گفتن؛ سخن خوب گفتن، از مهم ترین لوازم پیام رسانی و متقاعد سازی در روان شناسی ارتباطات به شمار می آید. در این نوشتار نمونه هایی را با هم مرور می کنیم: ۱- کسی که به دنبال انتقام گرفتن است، زخم هایش را تازه نگه می دارد. (فرانسیس بیکن) ۲- با مشت گره کرده نمی توان با کسی دست داد و دوست شد. (ایندرا گاندی) ۳- پرسیدند بهشت را می خواهی یا دوست را؟! گفتم: جهنم است، بهشتی که در آن دوست نباشد. ۴- خداوند بی نهایت است، امّا به قدر نیازت فرود می فرستد، به قدر آرزویت گسترده می شود، و به قدر ایمانت کارگشاست. (ملاصدرا) ۵- گل عشق و دوستی با بی ریایی و صداقت و صمیمیت می روید و می ماند، از اینکه مراقب این گل زیبایی، می بوسمت. ———————————————- ۶- بیا با آئین آب و آئینه زندگی کنیم. مثل آب هر چه پلیدی بشوییم. آئینه سان هر چه ندیدیم نگوییم. ۷- ارزش هر کس، برابر است با ارزش آن چیزی که برایش ارزش قائل است. (حضرت علی علیه السلام) ۸- کسی که با خدا دوست نیست، دوستی اش با تو دروغی بیش نیست، دوستی بدون خدا دوستی ناپایدار است. ۹- دوست واقعی تو دشمن واقعی نقاط ضعف توست. ۱۰- در میخانه ببستند، خدایا مپسند***که در خانه تزویر و ریا بگشایند. (حافظ)
shohar bad akhlagh با این روش شوهر بد اخلاق خود را خوش اخلاق کنید
بد اخلاقی و عصبانیت فرد می تواند یکی از آزار دهنده ترین مشکلات یک رابطه زناشویی باشد. بسیاری از رابطه ها بخاطر این رفتار بد از بین می رود. اما راه های ساده ای برای کاهش بد اخلاقی و عصبانیت فرد وجود دارد که در ادامه به آنها می پردازیم. شما هم نگران سندرم شوهر بداخلاق در روزهای گرم و داغ تابستان هستید؟ نگرانید بدخلقیهای او زندگی را به کام شما تلخ کند؟ ما به شما آموزش می دهیم چگونه با شربتها و عرقیات گیاهی یک همسر آرام، مهربان و صبور در روزهای گرم داشته باشید. تهیه شربت از عرقیات گیاهی علاوه بر آنکه می تواند از عطش و دمای بدن تان بکاهد، می تواند فواید متعددی برای سلامت جسم و روح شما داشته باشد. در روزهای پیش رو بیشک تابستانی گرم و آفتابی خواهیم داشت پس دست به کار شوید و این شربت های گیاهی را برای اعضای خانواده خود تهیه کنید تا تابستانی خنک و سالم را در کنار خانواده با عرقیات گیاهی تجربه کنید.
قصد خرید دارید، اما شوهرتان بی حوصله است!
یک لیوان از این شربت به او بدهید
اگر قصد دارید روزهای آخر هفته سری به مراکز خرید بزنید اما نگران بی حوصلگی همیشگی شوهرتان برای قدم زدن در پاساژ ها و سرزدن به حراجی ها هستید، یک بار عرق گیاهی شاهتره را امتحان کنید تا از معجزه آن برای افزایش نشاط و انرژی همسرتان آگاه شوید. عرق شاهتره یکی از بهترین نوشیدنی های گیاهی و سنتی برای روزهای گرم تابستان است که به دلیل خاصیت صفرابر و خنک کنندگی که دارد، می تواند در کوتاه ترین زمان شوهرتان را سرحال بیاورد و او را برای سخت ترین و دشوارترین کارها آماده کند. عرق گیاهی شاهتره علاوه بر خواص خنک کنندگی و صفرابری بهترین داروی گیاهی برای پاکسازی و تقویت عملکرد کبد است و می تواند مشکل شایع نفخ شکم را در مردان و زنان نیز برطرف کند.
نسخه: برای تهیه این شربت گیاهی کافی است عرق شاهتره را از نزدیک ترین عطاری تهیه کنید. برای تهیه یک لیوان از این شربت کافی است نصف لیوان عرق شاهتره را با نصف لیوان آب و ۲ قاشق سکنجبین مخلوط کنید. حتی می توانید این عرق را با شربت خاکشیر مخلوط کنید و روزی ۲ تا ۳ لیوان از آن را در روزهای گرم و داغ تابستان به همسرتان بدهید.
اما در مورد همسرگریز بودن باید گفت شباهت آنها به گروه پیشین در این است که چنین افرادی به دلیل فرار از خانه و همسر مجبورند به کار پناه بیاورند.
همیشه وقتی به تعطیلات نزدیک میشدیم یا تقویم را ورق میزدیم و برای تعطیلات رسمیمان برنامهریزی میکردیم، بین من و همکارانام بحث میشد که چه کسی مجبور است در روز تعطیلی، دور از همسرش در بخش بماند....
پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران
این بحث و گفتگوها به خصوص برای دوستانام که در بخشهای خاص کار میکردند که حتما نیازمند کشیک بود، جدیتر دنبال میشد. به سختی کسی حاضر بود شیفت روزهای تعطیل را قبول کند. بیشتر بچهها دوست داشتند کنار همسر و خانوادهشان باشند و حتی یک روز تعطیل را هم از دست ندهند. ولی در این میان، آقایی بود که بهرغم جوان بودنش و با اینکه یک پسر دو ساله داشت؛ همیشه داوطلب شیفتهای اضافی و ساعات کاری بیشتر بود و نه فقط در بخش خودشان، بلکه در بخشهای دیگر هم داوطلبانه اضافهکار قبول میکرد. همکاراناش میگفتند:
«او تمام ساعات زندگیاش را فقط کار میکند و کمتر کنار همسر و فرزندش است و جالب اینکه همسرش هم هیچ اعتراضی ندارد.» این مساله برای همهمان، سوالبرانگیز بود. تا اینکه چند وقت پیش، یکی از همکاران به شوخی گفت: «باید فکری به حال شیفتهای خالیماندهمان بکنیم؛ چون خوشبختانه آن دوستمان متوجه مشکلاش شده و تحت مشاوره و رواندرمانی دوباره به زندگی سالم خود برگشته است!» همه پرسنل، به ویژه همکاران آن فرد، خوشحال بودند که زندگی او سر و سامان گرفته است اما باز هم تهدلمان به یاد روزهایی افتاده بودیم که او با خیال راحت، همه اضافهکاریها و تعطیلات را به شیفت میگذراند.
شاید شما هم در میان همکاران یا دوستان خود افرادی را بشناسید که از خانه گریزانند و بهرغم اینکه ظاهرا مشکلی ندارند، از همسر خود فراریاند و دوست ندارند در کنار هم باشند؛ همسرانی که هرگز لذت با هم بودن را نچشیدهاند و تجربه نکردهاند، یک سفر دونفره یا یک شام دو نفره و حتی نوشیدن یک فنجان چای در کنار همدیگر چهقدر لذتبخش است. این هفته به زندگی این همسرگریزان میپردازیم و راهحلهایی برای ایشان داریم.
پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران
قبل از هر چیز اجازه بدهید نکته مهمی را یادآوری کنم.
ما باید افرادی را که به طرز شدیدی وابسته به کارشان هستند و به شدت از انجام کارشان لذت میبرند (و اصطلاحا معتاد به کارشان هستند) را از کسانی که همسرگریز هستند، جدا کنیم. درست است که این افراد هم اکثر وقت خود را در محیط کارشان میگذرانند و تمام مدت کار میکنند و روز تعطیل و غیرتعطیل نمیشناسند اما دلیل این رفتار آنها وابستگی روانی شدیدی است که به کار کردن دارند. با اینکه در نگاه اول این گروه را متهم به همسرگریزی میکنند اما اصولا این افراد ( اغلب معتادان به کار مرد هستند هر چند که در میان خانمها نیز چنین حالتی گاهی دیده میشود ) با همسر و فرزند خود مشکلی ندارند. تنها مساله این آقایان آن است که تنها لذتشان در دنیا کار کردن است و هویت خود را صرفا در انجام کار میبینند. برای همین، حتی در روزهای تعطیل و ایامی که به اجبار از کارشان جدا میشوند با تلفن یا پشت میز کامپیوتر، مشغول کار میشوند.
خانوادههای این آقایان، به آنها نام «ماشین پولسازی» میدهند و سعی میکنند نیازهای خود را به وسیله پول در ابعاد مختلف تامین کنند اما پس از مدتی با مشکلات عاطفی و غیره مواجه میشوند.
حضور نداشتن والدی که به کار معتاد است میتواند به سلامت بچهها صدمه بزند و آنها را دچار خلأهای خاصی کند.
توصیه میکنم همه کسانی که مانند همکار شما فقط در زندگی از کار کردن تمام وقت لذت میبرند و بس، با یک روانشناس مشورت کنند و در صورت تشخیص اعتیاد به کار میتوانند مطمئن باشند که با رواندرمانی به خوبی درمان میشوند.
اما در مورد همسرگریز بودن باید گفت شباهت آنها به گروه پیشین در این است که چنین افرادی به دلیل فرار از خانه و همسر مجبورند به کار پناه بیاورند.
همسرگریزها برخلاف معتادان به کار، از کار کردن لذت نمیبرند و چهبسا در تمام مدتی که سر کار هستند فقط با همکاران مشغول وقت تلف کردن و خوشگذرانی باشند. آنها فقط دلشان میخواهد وقت خود را پر کنند و پناه بردن به محیط کار از صبح تا شب بهانه خوبی برایشان است. خانمهایی که از همسرشان گریزاناند نیز ترجیح میدهند ساعات خود را با خانواده، دوستان و همکاران طوری تنظیم کنند که فقط زمان مختصری را در کنار همسرشان باشند. آنها نیز درست مانند شوهران خود تمام انرژی خود را صرف میکنند و وقتی به هم میرسند بیانگیزه و خستهاند. از آنجا که این همسران از با هم بودن لذت نمیبرند، حرفی ندارند که بزنند، فصل مشترکی ندارند که با پرداختن به آن به لذتی مشترک دست یابند، حتی روابط جنسی آنها در این زندگی مکانیکی بدون رد و بدل کردن هیچ احساس و عاطفهای صورت میگیرد. آنها با هماند ولی تنها هستند.
علت واقعی این معضل ( همسرگریزی ) آن است که آنها در انتخاب همسر اشتباه کردهاند و متاسفانه بعد از ازدواج تازه متوجه شدهاند که به درد هم نمیخورند و هیچ فصل مشترکی ندارند.
چرا آنها از همسرشان میگریزند؟
داستان زندگی همسرگریزها از آنجا شروع میشود که با یک انتخاب غلط و به دنبال تصمیمی عجولانه با یکدیگر ازدواج میکنند؛ مثلا ناگهان عشق شدیدی نسبت به هم پیدا میکنند و بدون در نظر گرفتن تناسبهای لازم برای ازدواج پای سفره عقد مینشینند و زیر یک سقف میروند. تازه در این قسمت داستان متوجه شدند که در عرض همین مدت کوتاه دیگر از شعلههای عشق روز اول خبری نیست و انگار آنها هیچ تناسبی با یکدیگر ندارند. حتی حرف هم را نمیفهمند و چون به محض حرف زدن با یکدیگر دچار سرخوردگی و کشمکش میشوند به تدریج از هم فاصله گرفته و تصمیم میگیرند لذت همصحبتی با همسر را با چیز دیگری جایگزین کنند؛ به عنوان نمونه، گفتگو با دوستی قدیمی یا خواهر و غیره. بنابراین تمام نیازهای آنها بیپاسخ میماند و حتی گاهی تلاش آنها برای هماهنگ شدن با یکدیگر جواب نمیدهد، در نتیجه آنها را به سمت همسرگریزی میکشاند.
با زوجینی مواجه شدهام که شدت همسرگریزیشان بیش از اینها بوده است و رسما از یکدیگر فرار میکردند. خانم میگفت: «حتی برای سه ساعت در مسیر تهران به شمال نمیتوانم در کنار او باشم. حوصلهام سر میرود چون حتی مناظر زیبای جاده شمال که برای من لذتبخش است و دوست دارم ازش تعریف کنم برای شوهرم معمولی است و لذتی به او نمیدهد لذا ترجیح میدهم در اولین توقفگاه تا فرصتی پیدا کردم جای خود را با یکی از همسفران که در ماشین دیگری است عوض کنم. معمولا چند ماشین و گروهی سفر میکنیم. لااقل با این کار در مسیر سفر از نعمت هم صحبت خوب بهرهمند میشوم. دنبال بهانهای میگردم و مثلا میگویم میخواهم مطلبی را به فلانی بگویم و زود بر میگردم اما آنقدر طول میدهم تا یکی از مسافران آن ماشین جایش را با من عوض کند و راه بیفتیم.»
خانم دیگری میگفت: « با همسرم حتی در بهشت هم به من خوش نمیگذرد اما با دوستام یا خانوادهام هر جای معمولی و عادی برایم مثل بهشت لذتبخش خواهد شد.
تنها موضوعی که وجه مشترک من و همسرم است این است که ما از با هم بودن لذت نمیبریم!»
چاره چیست؟
همین فاصله گرفتنها و مراقبت نکردن از عشق و صمیمیت و صداقتی که باید در روابط همسران باشد، میتواند همسران را از هم جدا کند. آنها شاید طلاق نگیرند و حضور فیزیکی کنار هم داشته باشند اما در ابتدا طلاق عاطفی و بعدش طلاقهای بعدی آن قدر عرصه را تنگ میکند که تصمیم بگیرند جدا شوند. ما انسانها موجودات اجتماعی هستیم و مگر میشود حتی از همصحبتی با کسی که زیر یک سقف در کنارش هستیم، بگذریم؟ خیلی از همسرانی که خود را ملزم به ادامه این روابط نمیبینند ( به دلایل اعتباری، وجود
فرزند و غیره )؛ چون فصل مشترکی با هم ندارند، طلاق میگیرند و هیچ راه دیگری را امتحان نمیکنند؛
پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران
چاره همسرگریزی، زوجدرمانی است.
همسران زیادی را میشناسم که به جای رفتن به دادگاه برای طلاق تصمیم گرفتند فقط چند جلسه زوجدرمانی را امتحان کنند. با اینکه تا مدتها زمان لازم داریم از این زوج همسرانی ایدهآل بسازیم اما همان خانمها و آقایان، امروزه از با هم بودن لذت میبرند و جالبتر اینکه از انتخاب خود راضیاند. زوج درمانی به افراد کمک میکند قابلیتها و ویژگیهای فردی خود را در درجه اول بشناسند و سپس نیازها و انتظارات خود را شناسایی کنند و تغییر دهند.
یک زندگی جنسی سالم بخش مهمی از یک رابطه صمیمی را تشکیل میدهد و نادیده گرفتن آن هر دوی شما را از هم دورتر خواهد کرد. مشکل شماره ۱: همان تکرار قدیمی و همیشگی راهکار: کمی تغییر ایجاد کنید. وقتی در یک رابطه طولانیمدت هستید، به آن عادت میکنید. شواهد بیولوژیکی وجود دارد که تجربیات جدید موجب ترشح دوپامین در مغز میشود. دوپامین یک پیامرسان شیمیایی است که بر مرکز لذت در مغز اثر میگذارد. به همین دلیل است که در روابط جدید خیلی زود هیجانزده میشویم--چون همه چیز تازه است و مغزتان هم براساس آن واکنش میدهد. مشخص است که نمیتوانید هر وقت این هیجان از بین رفت، شریک زندگیتان را عوض کنید. اما میتوانید عوامل دیگر را تغییر دهید. یک مکان جدید، زمان جدید یا موقعیت جدید حال و هوای هر دوی شما را برمیگرداند. رابطهجنسی اول صبح، زیر دوش حمام یا در اتاقی متفاوت از اتاق همیشگیتان را امتحان کنید. مشکل شماره ۲: کارهای زیاد، خستگی راهکار: یک وقفه رمانتیک ایجاد کنید. همه زوجها در پایان یک روز طولانی خسته هستند. و انرژی داشتن برای عشقبازی کمی دشوار است. اما این قابلتغییر است.باید مسائل مهم زندگی را اولویتبندی کنید. هیچ اشکالی ندارد وقتی که خسته هستید، رابطهجنسی سریع و ساده داشته باشید. داشتن رابطهجنسی مداوم و حفظ آن برای سلامت رابطه شما اهمیت زیادی دارد. به جای اینکه صبر کنید تا وقت خاموش کردن چراغها برسد، قبل از شروع کردن کارهای عادی شب، یک وقفه رمانتیک ایجاد کنید. برای این کار وقت بگذارید و سعی کنید خلاق باشید. این اتفاق قرار نیست یکدفعه بیفتد. باید از قبل برای آن برنامهریزی کنید. مشکل شماره ۳: شما که هستید؟ راهکار: برای کشف دوباره همدیگر--بدون اعمال فشار--وقت بگذارید. اگر چند وقت است نزدیکی جنسی با هم نداشتهاید، پیشنهاد نزدیکی از طرف همسرتان ممکن است به نظرتان مصنوعی و اجباری برسد. بد نیست که اول به طریقی غیرجنسی به هم نزدیک شوید. اگر خیلی وقت است که درستحسابی با هم وقت نگذراندهاید، شاید خیلی میل جنسی به همدیگر نداشته باشید. کلیشه قدیمی شام و فیلم را فراموش کنید. فعالیتی جدید را امتحان کنید و این را جزء اولویتهای برنامهتان قرار دهید. هر هفته برای یک قرار شبانه برنامهریزی کنید. فعالیتهایی مثل دوچرخهسواری، بولینگ، یا خیلی کارهای احمقانه. با هم برای خرید سبزیجات بروید یا هر پنجشنبه شب با هم به کافیشاپ بروید. بگذارید این برایتان به شکل عادت درآید. خیلی زود دوباره با هم احساس نزدیکی خواهید کرد و میلجنسیتان هم از همان جا برمیگردد. وقتی دوباره به هم نزدیک شدید، یک برخورد جنسی سریع همه هیجان قبل را برمیگرداند. وقتی رابطهها به این شکل دوباره جان بگیرند، نزدیکیهای جنسی ۱۰ دقیقهای هم خالی از لطف نخواهد بود و پیوند قدیمی را بین شما ایجاد خواهد کرد. مشکل شماره ۴: بدنتان را دوست ندارید راهکار: به چیزهایی که دوست دارید توجه کنید. خیلی از ما دوست داریم خیلی چیزها را در بدنمان تغییر دهیم. ممکن است اضافهوزن بارداری را نتوانستهاید برگردانید یا از اینکه دیگر باشگاه نمیروید ناراضی باشید.وقتی تصویر بدن خوبی نداشته باشید، دیگر خودتان را دوست نخواهید داشت، و وقتی خودتان را دوست نداشته باشید، نمیخواهید خودتان را با کسی تقسیم کنید. برای درمان پایین بودن اعتمادبهنفس، چیزهایی در خودتان پیدا کنید که دوست دارید و از نظر جنسی روی آنها تمرکز کنید. با به جای خودتان به بدن همسرتان توجه کنید. چه چیزی را در بدن همسرتان دوست دارید؟ چه نقطهای از بدن او تحریکتان میکند؟ با این روش میتواند تمرکز را از چیزی که به شما احساس ناامنی میدهد، به چیزهایی که با هم از آن لذت میبرید تغییر دهید. مشکل شماره ۵: رابطهجنسی دردناک است راهکار: در سکوت تحمل نکنید. گاهی اوقات دور شدن شما از رابطهجنسی با همسرتان به این دلیل نیست که دیگر شور و میلتان به آن کم شده است، بلکه به این دلیل است که بدنتان با شما همکاری نمیکند و رابطهجنسی برایتان دردناک است. این مسئله بهویژه برای خانمهایی که نزدیک به یائسگی هستند اهمیت بیشتری دارد و از اینکه این مطلب را به همسرتان بگویید هم واهمه دارید. وقتی سن در خانمها بالاتر میرود، سطح استروژن پایین میآید و این مسئله بر بسیاری از اندامهای بدن ازجمله واژن تاثیر میگذارد. وقتی بافتها ضعیف و باریک میشوند و مقداری از ذخیره خون خود را از دست میدهند، رابطهجنسی دردناکتر خواهد شد. خوشبختانه، راهکارها و درمانهای زیادی برای رابطهجنسی دردناک وجود دارد. برای بسیاری از بیماران، استروژن واژنی بسیار موثر است، روانسازها و روغنهای واژنی هم در داروخانهها موجود هستند. اما اگر این دردها ادامه یافتند، حتماً با پزشکتان مشورت کنید زیرا ممکن است علت آن مسئله جدی دیگری باشد. مشکل شماره ۶: هنوز هم میل و رمق ندارید راهکار: علت را پیدا کنید. کم شدن میل جنسی ممکن است چیزی جز نشانه بالا رفتن سن باشد. ممکن است علامت یک مشکل جدی دیگر باشد. مثلاً افسردگی، اضطراب، عدم توازن هورمونی، همه موجب ناکارایی جنسی خواهند شد. در مردها، عدم توانایی نعوظ میتواند یک علامت هشدار برای دیابت یا بیماری قلبی باشد و برخی داروها، مثل داروهای ضدافسردگی و فشارخون هم ممکن است میلجنسی را کاهش دهند. مسائل رفتاری نیز ممکن است در توانایی شما برای داشتن رابطهجنسی تاثیر بگذارد. سیگار و مصرف بالای الکل هم واکنش جنسی را کند میکند. حتی طریقه ورزش کردن شما هم میتواند تاثیرگذار باشد. بعنوان مثال، گذراندن زمان طولانی روی دوچرخه ممکن است در زندگی جنسی شما اثر منفی بگذارد. هم خانمها و هم آقایانی که به مدت طولانی از دوچرخه یا دوچرخههای ثابت استفاده میکنند، ممکن است در تحریکجنسی دچار مشکل شوند. دلیل آن فشار بیش از اندازه بر روی عصب شرمگاهی است که موجب میشود رگها ذخیره خون کمتری به ناحیه تناسلی برسانند. همچنین دقت کنید که خوابتان کافی باشد. داشتن استراحت کافی اهمیت زیادی دارد.پایین آمدن میلجنسی شما هر دلیلی که داشته باشد، برگرداندن خود به روال سابق به کمی تلاش نیاز دارد. به رابطهجنسی نیز باید مثل هر مسئله دیگر زندگی توجه داشته باشید و بدانید که هیچ قرص معجزهآسایی برای حل مشکلات مربوط به آن وجود ندارد.
سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمیآید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه شود، ازدواج واجب میشود. اما در جوامع امروزی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و این شروع بسیاری از مشکلات است.
قرآن کریم بلوغ را سن ازدواج میداند و از آن با تعبیر بلوغ نکاح یاد میکند. روایات ائمه و تفاسیر مختلف نیز بر همین موضوع صحه میگذارند؛ به طوری که شیخ طوسی سن ازدواج را سن توانایی جنسی و رغبت به تاهل میداند. یعنی سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمیآید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه شود، ازدواج واجب میشود. اما در جوامع امروزی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و این شروع بسیاری از مشکلات است.
در عمل هم نزدیک شدن سن ازدواج به مرز دهه سوم زندگی، پیامدهای رفتاری و روانی تلخی برای جامعه امروزی به دنبال دارد. پژوهشها در این باره از رابطه افزایش سن ازدواج و رواج تجرد با مفاسد و آسیبهای اجتماعی حکایت میکنند و جامعهشناسان و صاحبنظران مکرر در این باره هشدار میدهند. چرا که از منظر روانشناسی، تجرد طولانی مدت ریشه بسیاری از آسیبهای فردی و اجتماعی است.
تاخیرهای جبران ناپذیر
خداوند متعال میفرماید: «وَ مِن آیاتِه أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکُم أزواجاً لِتَسکُنوا إلَیها وَ جَعَلَ بَینکم مَوَدَّةً وَ رَحمَة» در این آیه سه فایده؛ « لِتَسکُنوا إلَیها(آرامش)»، «مَوَدَّةً (دوستی)» و «رَحمَة (مهربانی)» برای ازدواج بیان میکند.
این سه عنصر به بُعد متافیزیکی (روان شناختی) انسان اشاره دارد. دین به ما میگوید انگیزه اصلی ازدواج، تأمین نیازهای روانی است و بخش دیگری از آن در تأمین نیازهای جنسی خلاصه میشود. وقتی ازدواج به تأخیر بیفتد، در درجه اول گسترش خلأهای عاطفی رخ میدهد. وقتی خلأها، بروز کند، به دنبال آن مشکلاتی چون افسردگی، ناامیدی، اضطراب، تشنجات، خشونت، پرخاشگری، را در پی خواهد داشت.
دومین اثر سوء در تأخیر ازدواج، «توسعه بیعفتیها» است. پسر یا دختریکه ازدواج آنها به تأخیر افتادهاست قدرت کنترل غرایز جنسی را نخواهد داشت و به ورطه بیعفتی خواهند افتاد که در نتیجه، بیعفتی چنین افرادی، دامنگیر خانوادههای آنان نیز خواهد شد. خانوادهای که زمینه دیرهنگامی ازدواج فرزند خود را به بهانههای مختلف همچون؛ «هنوز بچهاست، فوق لیسانسش را نگرفته و…» فراهم کند، در واقع به بی عفتی او کمک کردهاست. یک وقت خواهند دید فرزند، فوق لیسانس خود را گرفت، اما فاسدالاخلاق شد. یا در این رابطه کارش به مراجع قضایی کشیدهشد.
سومین مورد از آثار سوء تأخیر ازدواج،تأخیر کمالات انسانی است. یکی از آثار ازدواج صحیح و بههنگام، کمالیابی و کمالدهی انسان است. در روایت هم وارد شدهاست که انسان به واسطه ازدواج، نصف دینش کامل میشود. وقتی دختر و پسر، ازدواج نمیکنند یا دیر ازدواج میکنند، خلأ دینی و رشدی پیدا خواهند کرد.
«توقف ارتقاء» از دیگر آثار در تأخیر ازدواج است. یعنی جوانیکه متدین و مۆمن است با ازدواج میتواند حرکتهای جهشی در مسائل مختلف داشتهباشد، اما با تأخیر در ازدواج، این ارتقاء یافتن، متوقف میشود.
«بیاعتنایی والدین نسبت به ازدواج» از دیگر عوامل تأخیر ازدواج است. در گذشته افراد فامیل (دایی، عمو، خاله، عمه) دست به دست همدیگر میدادند و زمینه ازدواج پسر یا دختری را فراهم میکردند. اما متأسفانه الآن کمتر چنین مواردی پیدا میشود
عوامل تاخیر در ازدواج
اولین عامل پیوند دادن برخی مسائل با ازدواج از عوامل مهم تأخیر ازدواج است، مثلا والدین موضوعاتی مثل؛ تحصیل، شغل، سربازی و درآمد را به ازدواج پیوند میدهند. در زندگیهای گذشته، این مسائل در جایگاه خود دارای اهمیت بودهاست و اگر جوانی مۆمن، متدین و فعال درخواست ازدواج میکرد، درخواست او مورد قبول قرار میگرفت و به تدریج شغل و درآمد او با همراهی و کمک والدین مهیّا میشد.
«بیاعتنایی والدین نسبت به ازدواج» از دیگر عوامل تأخیر ازدواج است. در گذشته افراد فامیل (دایی، عمو، خاله، عمه) دست به دست همدیگر میدادند و زمینه ازدواج پسر یا دختری را فراهم میکردند. اما متأسفانه الآن کمتر چنین مواردی پیدا میشود.
اگر در ازدواجی که صورت میگیرد هدایای ازدواج، بهخوبی مدیریت شود، بخشی از هزینههای زندگی با این هدایا تأمین میشود. متأسفانه در برخی از موارد، مشاهده میشود هدایایی داده میشود که علاوه بر حمل طاقتفرسا، هیچ استفادهای از آنها نمیشود و یا حتی این قبیل وسائل را قبلاً زوجین تهیه کردهبودند.
اين مبحث به عوامل وقوع اين مشاجرات و راه هاي پيشگيري از آن اختصاص يافته است.
به گزارش امید، اختلاف و تفاوت، موضوعي است كه در بين تمام زوج ها در هر سن و فرهنگي حتي زوج هاي خوشبخت وجود دارد و علت عمده آن، تفاوت هاي فردي و شخصيتي افراد با يكديگر است. با اين وجود مشاهده مي كنيم كه در برخي از روابط زناشويي، اين اختلافات به خوبي حل و فصل مي شوند و در برخي ديگر از روابط، اين اختلافات به راحتي تبديل به بحران هايي بزرگ شده كه منجر به بحث و مشاجره و حتي جذايي زوجين مي شود. اين مبحث به عوامل وقوع اين مشاجرات و راه هاي پيشگيري از آن اختصاص يافته است.
چرا دعوا مي كنيد؟
ـ زوج ها همواره بايد با هم راجع به اختلافات احساسات و مشكلات شان گفتگو كنند و به دنبال راه حل صحيح بگردند، نه اينكه به محض مواجه شدن با مشكل، اختلاف و ناراحتي، شروع به بدگويي، ناسزا گفتن و تهمت زدن به يكديگر كنند.
ـ اغلب دعواهاي زن و شوهرها به اين دليل پيش مي آيد كه آنها فاقد مهارت هاي ارتباطي هستند و قادر نيستند خودشان را به جاي طرف مقابل قرار دهند. به همين دليل اختلاف به جروبحث كشيده مي شود و اين مسئله به مرور رابطه عاطفي بين زوجين را از بين مي برد.
ـ از تخليه احساسات منفي خود در هنگام گفتگو و بحث اجتناب كنيد. اين كار نه تنها مشكلي را حل نمي كند، بلكه موجب ايجاد تنفر و از بين رفتن احترام متقابل خواهد شد.
ـ سوءتفاهم ها و مشكلات، نه تنها با مشاجره حل نمي شود، بلكه شديدتر خواهد شد و مشكلي بر مشكلات ديگر اضافه مي كند. مشاجره فقط باعث مي شود كه شما تحت تاثير هيجانات منفي زودگذر قرار بگيريد و نتوانيد مشكل اصلي را بيان كنيد.
ـ انتقاد، نشانه صداقت طرف مقابل است و مي تواند ما را به سمت عملكردي بهتر راهنمايي كند. انتقاد مي تواند فرصتي براي پيشرفت باشد.
ـ بهانه تراشي به معناي قبول نكردن مسئوليت مشكل است. وقتي انتقاد سازنده اي از ما مي شود، ما با بهانه تراشي از زير بار مسئوليت رهايي پيدا مي كنيم و اين به معناي حل كردن مشكل نيست. در واقع فقط فرار از اين روش در كوتاه مدت جواب مي دهد ولي در بلند مدت بسيار عذاب آور است.
قصه از كجا شروع شد؟
غالباً دعواي بين زن و شوهر ما از علل و عوامل گوناگوني ناشي مي شود و در تمام روابط و زندگي ها بيش از يك بار رخ مي دهد. با اين وجود براي برخي از زوجين مشاجرات به حدي فرسايشي است كه به مرور موجب كاهش علاقه بين آنها مي شود. همان طور كه اشاره شد؛ مشاجرات، ناشي از اختلافات و تفاوت ها است كه به طور كلي، تفاوت در ديدگاه هاي بين زن و شوهرها عامل اصلي مشاجرات است. اين تفاوت ها در تربيت، فرهنگ و... سطح اجتماعي، اقتصادي و اعتقادي خانواده زن و مرد و در پي آن تفاوت انتظارات زوجين از ازدواج و زندگي مشترك است.
در گذشته روانشناسان سعي در ريشه يابي اختلافات زوجين و بررسي نوع تفاوت ها داشتند اما امروزه بحث تازه اي مطرح شده كه راهكارهاي ارائه شده از سوي مشاوران خانواده و روانشناسان در راستاي اين برنامه جديد قرار دارد.
پول زياد، دورافتادگي همسران و...
يكي از چالش برانگيزترين مسائل امروز جامعه ما، ازدواج هاي سست بنياني است كه بسيار زودتر از آنچه كه بتوان تصور كرد به بن بست روابط عاطفي، طلاق عاطفي و شايد طلاق رسمي و قانوني محكوم مي شود. روانشناسان، جامعه شناسان و حقوقدانان، عوامل بسياري را در طلاق زود هنگام عاطفي يا رسمي موثر دانسته اند كه بعضي از آنها به شدت با هم تناقض دارند؛ از جمله، سن دختر و پسر كه در بعضي از پژوهش ها سن كم و در بعضي ديگر سن بالا در هنگام ازداوج به عنوان عامل اصلي ناسازگاري ذكر شده است يا مثلاً ميزان درآمد مرد خانواده كه در پاره اي از موارد كمبود درآمد و عدم برآورده ساختن نيازهاي زن به عنوان عامل اختلاف ذكر شده است. در بعضي از گزارش ها نيز درآمد و پول زياد را عامل فساد و انحراف زن و شوهر و دور شدن آنان از يكديگر دانسته اند. تولد زود هنگام فرزند نيز توسط بسياري از همسران عامل بي توجهي آنان به يكديگر ذكر شده است. بعضي نيز نداشتن فرزند و اجتناب از زود مادر شدن يا پدر شدن همسر را دليل اختلاف مي دانند.
بعضی وقتها والدین به دلیل نداشتن مهارت تربیتی کودک مرتکب اشتباهاتی میشود از اینرو توصیه میشود تا این مهارتها را فرا گیرند.
به گزارش امید به نقل از باشگاه خبرنگاران، صالحی، روانشناس کودک گفت: یکسری اشتباهات است که والدین به دلیل نداشتن مهارتهای تربیتی مرتکب آن میشوند از اینرو، بهتر است والدین این مهارتها را کسب کرده و اشتباهات مهم خود را شناسایی کنند.
وی به اشتباه ساز مخالف زدن بین پدرها و مادرها اشاره کرد و افزود: گاهی والدین در برخورد با کودکشان بر خلاف یکدیگر عمل میکنند مثلاً در هنگام تذکر دادن به اشتباهات فرزند مادر سختگیرانه برخورد کرده و پدر بسیار راحت میگذرد و شیطنتهای کودک را نادیده میگیرد. این روانشناس کودک به اشتباه دیگر والدین (لوس کردن کودک) اشاره کرد و تصریح کرد: والدین میخواهند خواستههای فرزندانشان هر آنچه که هست برایشان انجام دهند و این عمل آنها باعث میشود کودکشان لوس شود و عواقب بدی را به همراه خواهد داشت. وی نظم و انضباط ناکافی را از دیگر اشتباهات بر شمرد و گفت: فرزندان باید در محیط خارج از خانه این نظم و انضباط را رعایت کرده و اگر شما در این زمینه کوتاهی کنید مسلماً اینکار را دیگران خواهند انجام داد. صالحی، تحصیل و تشویق نابجا را منع کرد واظهار داشت:بالا بردن اعتماد به نفس در کودکان امری مهم است اما تحصیل و تشویق نابجا و بیش از حد توقع آنها را بالا میبرد.
چنانچه اين كودكان تحت درمان قرار نگيرند، اضطراب در عملكرد آنها در مدرسه فعاليت هاي مهم اجتماعي تاثير منفي داشته و دچار مشكلاتي خواهند شد.
به گزارش امید، كودكان همانند بزرگسالان در هنگام مواجهه با تجارب جديد و موقعيت هاي مختلف، احساس اضطراب، ترس و نگراني را تجربه مي كنند. اين موضوع امري طبيعي است ولي اگر اين احساس اضطراب در كودك باقي بماند و در فرآيند يادگيري و رفتار او تاثير مخرب داشته باشد مي توان گفت اين اضطراب ديگر طبيعي نيست و احساسي فراتر از اضطراب معمولي و رايج در كودكان است كه بايد جدي تلقي شود. اين اختلال مي تواند روي تفكر، قدرت تصميم گيري، درك محيط اطراف و توانايي تمركز، تاثير منفي داشته باشد. بدين ترتيب كودك دچار احساس ترس، نگراني و خجالت خواهد شد و از حضور در مكان ها و فعاليت هاي اجتماعي اجتناب كرده و گوشه گير و منزوي مي شود.
اضطراب در كودكان مي تواند باعث افزايش فشارخون و ضربان قلب شود و تهوع، دل درد، سوزش ادرار، خستگي و ضعف و تنگي نفس را نيز به همراه داشته باشد. نشانه هاي ديگر آن شامل بدخوابي، خودانتقادي، عدم اطمينان به توانايي هاي خويش و زودرنجي است.
چنانچه اين كودكان تحت درمان قرار نگيرند، اضطراب در عملكرد آنها در مدرسه فعاليت هاي مهم اجتماعي تاثير منفي داشته و دچار مشكلاتي خواهند شد.
انجام تحقيقات علمي در اين زمينه دشوار است زيرا همان طور كه كودكان رشد مي كنند، نوع ترس آنها نيز تغيير مي كند و از آنجايي كه محققان براي به دست آوردن نتايج قابل اطمينان نيازمند منابع خاصي هستند، به دست آوردن چنين اطلاعاتي به راحتي امكان پذير نيست.
در سنين بين ۶ تا ۸ سالگي، ترس كودكان از تاريكي و موجودات خيالي كاهش مي يابد و در عوض اضطراب از عملكرد مدرسه و روابط اجتماعي، در آنها تقويت مي شود. چنانچه اين كودكان، اضطراب بيش از اندازه اي را در اين مرحله تجربه كنند، اين اضطراب مي تواند منجر به گسترش اختلالات رفتاري در زندگي آينده آنها شود.
اختلالات اضطرابي در كودكان، ناشي از ۲ دسته عوامل هستند: عوامل رواني و عوامل بيولوژيكي. مطالعات متعدد نشان مي دهد كه كنترل بيش از حد مادر، منجر به ايجاد سطوح بالاتري از اضطراب در كودك مي شود.
استرس و نگراني نيز عاملي براي ايجاد اختلالات اضطرابي است. كودكان و نوجوانان مضطرب واكنش فيزيكي و رواني شديدي نسبت به استرس نشان مي دهند. واكنش آنها نسبت به خطرهاي جزئي حتي اگر جدي نباشد، سريع تر و قوي تر است.
يكي از اختلالات اضطرابي شايع در كودكان، ترس از مدرسه است. گاهي براي اين اضطراب هيچ دليل مشخصي وجود ندارد. در بعضي موارد، كودك ممكن است از سوي همكلاسي ها و حتي معلم هم مورد تهديد و خشونت قرار گيرد.
دانش آموز حتي با تكاليف بيش از اندازه مدرسه نيز مي تواند دچار استرس شود.
البته در مواردي مي توان گفت كه ترس از مدرسه مي تواند نوعي جمع هراسي باشد كه به آن اضطراب اجتماعي نيز گفته مي شود. كودكاني كه دچار اين ترس و اضطراب هستند، از صحبت كردن در مقابل همكلاسي هاي خود يا حضور در ميان افراد جديد خودداري مي كنند. در مواردي خاص، جمع هراسي در كودكان ناشي از بعضي اختلافات و رخدادهاي آسيب زا است؛ مثلاً نداشتن جواب سوالي كه در كلاس مطرح مي شود.
كودكان همانند بزرگسالان مي توانند دچار اختلالات اضطرابي فراگير يا وسواس فكري ـ عملي شوند. علائم اين اختلالات در كودكان و بزرگسالان يكسان است. اگر كودكي دچار اضطراب فراگير شود، مي تواند از هر چيزي نگران شود. حتي مسائل بسيار ساده و پيش پا افتاده نيز او را نگران مي كند.
اين كودكان نسبت به ساير همسالان خود در انجام كارها كند هستند و به زمان بيشتري نياز دارند. البته تنها تفاوت آنها با سايرين در اين است كه نسبت به هر چيزي نگران هستند؛ چيزهايي مانند نمرات مدرسه، زورگويي، صدمه ديدن و از اين قبيل.
از علائم اختلال وسواس فكري ـ عملي مي توان رفتارهاي تكراري و وسواسي را نام برد.
در اينجا مي توان متذكر شد كودكاني كه والدين آنها نيز دچار اختلالات اضطرابي هستند، بيش از ديگران دچار اضطراب مي شوند. همچنين اضطراب در دختران بيش از پسران شايع است.
روش هاي درماني
روش هاي متعددي براي درمان اختلالات اضطرابي در كودكان موثر است. مانند بزرگسالان، كودكان نيز مي توانند تحت روان درماني، درمان هاي شناختي ـ رفتاري يا مشاوره قرار گيرند.
از انجا كه استفاده از درمان هاي دارويي در كودكان بحث برانگيز است، روش هاي روان درماني، مطلوب و پرطرفدار هستند.
يكي از اين روش ها، خانواده درماني است كه در آن كودك به همراه والدين و افراد خانواده خود با درمانگر ملاقات مي كند. اين روش نوعي گروه درماني است كه هر يك از اين افراد خانواده مورد مشاوره و تحت درمان قرار مي گيرند.
از هنر درماني و بازي درماني نيز مي توان بهره گرفت. زماني كه كودك در اثر يك حادثه يا ناتواني نخواهد يا نتواند ارتباط گفتاري و كلامي برقرار كند، روش هنر درماني به كار رفته مي شود. مشاركت در فعاليت هاي هنري به كودك اجازه مي دهد آنچه را كه در ارتباط كلامي قادر به گفتن نيست، در هنر درماني نشان دهد.
در روش بازي درماني، درمانگر كودك را هنگام بازي مشاهده و بررسي مي كند. درمانگر مي تواند در زمان بازي؛ سوالات، نفرات يا پيشنهادات خود را به كودك القا كند. اين روش با تعادل افراد خانواده و ايفاي نقش در بازي مي تواند موثر واقع شود.
ازجمله مواردی که باعث تشدید درد در پسران میشود استفاده از...
به گزارش امید به نقل از جام نیوز، یکی از مشکلات شایع در کودکان به ویژه پسران در سنین هشت الی 14 سال درد در ناحیه پاشنه پا میباشد. بررسیها نشان میدهند؛ در طی این سنین به دلیل اینکه صفحه رشد استخوانی هنوز بسته نشده است، استخوان پاشنه پا هنوز در حال رشد میباشد و به ویژه استخوان جدید در آن مناطق ایجاد میشود که میتواند سبب درد در ناحیه پشت پاشنه پا شود.
این درد میتواند تولید التهاب در کودک شود به ویژه که استخوان پاشنه پا به تاندونها نیز وصل میشود و سبب درد عضلانی در آن ناحیه نیز میشود. ازجمله مواردی که باعث تشدید درد در پسران میشود استفاده ازکفشهای تخت و غیراستاندارد است که سبب فشار مضاعف به پاشنه پا میشود و کودک ناخودآگاه بر روی پنجه پا راه میرود که سبب درد در پنجه پا نیز در دراز مدت میشود.
پزشکان برای رفع این علائم توصیه میکنند؛ درصورتی که والدین متوجه درد مزمن در پاشنه پای کودک خود شدند سریعا به پزشک مراجعه نمایند زیرا در موارد نادر این درد میتواند نشانه وجود تومور خوش خیم در آن ناحیه باشد.
همچنین، کم کردن فعالیتهای ورزش سنگین و نیز ماساژ پا و پوشیدن کفشهای استاندارد میتواند از شدت عوارض این مشکل بکاهد. اهمیت ندادن به درمان این مشکل میتواند همزمان با رشد فرزندان پسر افزایش یابد و در بزرگسالی مشکلات ستون فقرات و گردن برای آنها ایجاد نماید.
20 نکته زنانه برای داشتن یک زندگی زناشویی عالی 20 نکته زنانه برای داشتن یک زندگی زناشویی عالی ما در این مقاله نکاتی را برایتان بازگو می کنیم تا در جهت جلوگیری از بروز هر نوع سوء تفاهم در زندگی زناشویی تان، ابتکار عمل داشته باشید.
امروزه شرایط زندگی مشترک، گونه جدیدی از روابط زناشویی را بوجود آورده است چراکه سنت و مدرنیته در کنار هم راهی نو باز کردهاند. ما نکاتی از آن را برایتان بازگو می کنیم تا در جهت جلوگیری از بروز هر نوع سوء تفاهم، ابتکار عمل داشته باشید.
1 - همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.
2 - همسر خود را به چشم یک شیء مسئول ننگرید بلکه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.
3 - جنبه یا بخشهایی از شخصیت شوهرتان را که باعث تمایز او از سایرین میشود را مورد توجه و تحسین قرار دهید.
اگر كودك تا قبل از سن سه سالگي توانست گفتار بفهمد اما نتوانست حرف بزند بايد نگران او بود و در صدد اقدام برآمد. هنوز روشن نيست كه چرا عده اي از كودكان زودتر و عده اي ديرتر از بقيه شروع به تكلم مي كنند.
نخستين كلمه ها: «سلام» يا «د د » به همراه حالات و حركات بدني متناسبشان معمولاً اولين كلماتي هستند كه اكثر كودكان طبيعي و اجتماعي فرا مي گيرند. تا پايان سال اول زندگي بعضي از كودكان نخستين واژه هاي اسمي – عنواني خود را بيان مي كنند كه اين لغات نيز معمولاً مربوط به افراد – حيوانات و اشياء مي شود.
اگر كودك تا قبل از سن سه سالگي توانست گفتار بفهمد اما نتوانست حرف بزند بايد نگران او بود و در صدد اقدام برآمد. هنوز روشن نيست كه چرا عده اي از كودكان زودتر و عده اي ديرتر از بقيه شروع به تكلم مي كنند.
در 18 ماهگي كودك مورد نظر ما كه حالا ديگر نوزاد محسوب نمي شود واقعاً به جنبه پر رمز و راز و جادوئي زبان دست مي يابد.
عوامل بسياري در رشد گفتار موثرند كه به اختصار توضيح مي دهيم:
وقتی یک فرد با مشکلی برخورد میکند (مثلا یک مشکل تربیتی با فرزندش) ابتدا از یک دوست یا بزرگتر نظرخواهی
میکند و آن دوست بر اساس تجربههای محدودش نقطه نظراتی را مطرح میکند که میتواند مفید باشد یا نباشد. پس ازآن، اگر فرد از آگاهی و بینش بهتری برخوردار باشد، به جای رفتن سراغ اعمال مضحک (مثل کفبینی و طالعبینی) سراغ اهل فن میرود و مثلا سعی میکند با خواندن کتاب یا مقاله، مشکلاتش را حل کند. به طور مثال، در زمینه تربیت کودکان کتابی مطالعه میکند؛ مثل همان کاتالوگ یا دفترچه راهنمایی که مثال زدم و البته معمولا آن دفترچه، کامل نیست و به طور اختصاصی برای ما تدوین نشده. در گام بعدی، فرد با یک مشاور تماس میگیرد؛ البته مشاوره تلفنی میتواند راهکار مفیدی باشد ولی چون تماس چهره به چهره وجود ندارد، احساس خوبی نیز تجربه نمیشود و معمولا کلیگوییهایی صورت میگیرد. از اینرو فرد، قدم بعدی را برای رفتن نزد یک مشاور برخواهد داشت. مشاور هم سعی میکند راهکارهایی ارایه دهد و... سلامت : و حالا اگر مشکل به طور دایمی و ریشهای حل نشود، چه؟ در این صورت، شما باید از یک روانشناس بهره بگیرید تا با بررسی مسایل و مشکلات و تواناییهای منحصر به فردتان کاری کند که بتوانید راه سادهای را در زندگی انتخاب کنید. سلامت : حالا فرض کنید پس از بررسیهای همهجانبه روانشناسی و ارایه راهکارهای مناسب متوجه شویم که جایی از مغز دچار مشکل شده (مثلا هورمون خاصی کم یا زیاد شده)؛ حالا چه کار کنیم؟ حالا باید نزد روانپزشک بروید تا با دریافت داروهای خاصی تنظیم هورمونی خود را به دست آورید و یا از یک متخصص مغز و اعصاب بخواهید شما را بررسی میکند و در صورت لزوم، عمل جراحی انجام دهید تا فرد بتواند دوباره به روانشناس خود مراجعه کند. حالا که تا حدی با فرآیندهای درمانی آشنا شدید، حتما متوجه شدهاید که عمده کسانی که نزد روانپزشکان یا متخصصان مغز و اعصاب میروند، میتوانستهاند قبل از مصرف دارو نزد یک روانشناس رفته و بدون دریافت دارو، بسیاری از مشکلاتشان را حل کنند و البته پر واضح است که در صورت نیاز به درمانهای دارویی، روانشناس فرد را به روانپزشک ارجاع خواهد داد. سلامت : درباره روانشناسان بالینی و تفاوت آنها با روانشناسان مشاوره هم توضیح میدهید؟ بله، روانشناسان بالینی به مردم کمک میکنند تا با خواستههای زندگی سازگار شوند؛ مشکلاتی را از قبیل اضطراب و افسردگی مورد بررسی قرار میدهند و به مراجعان کمک میکنند تا مسایل خود را حل کرده و رفتارهایی را که به ناکام کردن خودشان منجر میشود، تغییر دهند اما مشکلات مراجعان به روانشناسان مشاوره بیشتر به مشکلات سازگاری مربوط است (نه اختلالات روانشناسی)؛ به طور مثال: مشکلات تحصیلی، شغلی و دوستیابی در حیطه کاری این افراد است. سلامت : و مدارک تحصیلی این افراد چیست؟ روانشناس باید لیسانس روانشناسی، بعد فوقلیسانس و بعدش دکترای روانشناسی گرفته باشد ولی یک روانپزشک ابتدا دوره پزشکی عمومی را به پایان میرساند و بعد از گذراندن دوره تخصصی در زمینه بیماریهای اعصاب و روان، به اخذ مدرک روانپزشکی نایل میشود.
سلامت : روانپزشکان چه کمکهایی میتوانند به بیماران اعصاب و روان ارائه دهند؟
یکی از سپرهای قوی برای حفظ دین، ازدواج است .در کشور ما مشاوره ازدواج هنوز به طور کامل برای جوانان در آستانه ی ازدواج جا نیفتاده است. تأسیس و گسترش مراکز مشاوره ازدواج از مهمترین گام ها و مسؤلیت هاست تا از این طریق بتوان به خانواده ها، برای رشد سالم و مطلوب و نیز پویایی و شکوفایی استعدادهای همه ی اعضای خانواده و پیشگیری از اختلافات و ناهنجاریهای فردی و اجتماعی کمک کرد. بدیهی است موفقیت و کارآیی مراکز مشاوره منوط به برخورداری از وجود مشاوران صالح و متخصص و کارآمد است.
فرآیند مشاوره ازدواج با به کارگیری دانش روان شناسی، جامعه شناسی، پزشکی و خانوادگی سعی در شناخت دو طرف به نحو احسن و بدون غرض و ارائه طریق و تخمین میزان تطابق و سازگاری آنها در آینده دارد. به عبارت دیگر در مشاوره ازدواج فرد سوم ولی متخصص وارد عمل شده اختلالات مهم جسمی، روانی را شناسایی و به هر دو طرف گوشزد می کند. مشاور خوب می تواند جواب قطعی مثبت یا منفی داده و یا این که رای به حد متوسط بدهد.